به موجب گزارش خبرگزاریها در چند روز اخیر بیش از صدها دانشجو و روشنفکر در دانشگاههای مختلف آمریکا به جرم تظاهرات بر علیه جنایات فجیع اسرائیل در غزه بازداشت شده اند. این موج تظاهرات اکنون همه دانشگاههای آمریکا را در برگرفته و روشنفکران و دانشجویان در آمریکا یک صدا و متحد بر علیه جنایات و نسل کشی اسرائیل به پا خاسته اند. دولت و سیستم حاکم آمریکا که در ید اختیار سرمایه داران و صهیونیستهاست شدیدا با این تظاهرات آزادیخواهانه برخورد کرده است . دانشگاهها تعطیل شده اند ،بودجه دانشگاهها قطع شده است ، بعضی از روسای دانشگاهها که برخورد سختی با دانشجویان نکرده اند از کار اخراج شده اند . حتی مراسم فارغ التحصیلی پایان سال که قرار است به زودی برگزار شود در برخی از دانشگاههای بزرگ آمریکا از ترس تظاهرات دانشجویان لغو شده است.
سرمایه داری و صهیونیسم هرگاه موج مخالفت مردم بر علیه جنایت و نسل کشی بالا میگیرد نقاب به اصطلاح دموکراسی خواهی از چهره بر میگیرد و ماهیت پلید خود را‌آشکار میسازد. زهی خیال باطل برای آنان که فکر میکنند دموکراسی سرمایه داری گفتار آزاد و آزادی بیان را در هر شرایطی بر میتابد. وقتی منافع سرمایه داران در معرض خطر قرار گیرد دموکراسی با قاطعیت در جهت حمایت از منافع آنان زیر پا گذاشته میشود و این امر را اکنون به وضوح در موج تظاهرات آزادیخواهانه اخیر در آمریکاشاهدیم .
خوشحالم که سرانجام پس از شش ماه دانشگاههای آمریکا و روشنفکران و دانشجویان آمریکایی بیدار شده اند و متحد و یک پارچه وارد میدان مبارزه بر علیه آپارتاید و نسل کشی اسرائیل در غزه شده اند. البته این مبارزه سابقه تاریخی دارد و از سالها قبل جنبش بایکوت اسرائیل در دانشگاههای آمریکا خارچشم صهیونیستها بود ولی تظاهرات پردامنه اخیر از نوعی دیگر است.
در چند هفته اخیر از شرق تا غرب آمریکا از نیویورک تا کالیفرنیا دانشجویان در دانشگاههای آمریکا تظاهرات عظیمی بر علیه جنایات اسرائیل در غزه و کرانه باختری اشغال شده برپا کرده اند و مهمتر آن که اساتید و مدرسان دانشگاهها نیز به این تظاهرات پیوسته اند و بر علیه جنایات اسرائیل به پا خاسته اند. طبعا سرمایه داری آمریکا و صهیونیستها که لابیهای قدرتمندی در کنگره و مجالس قانونگزاری آمریکا دارند سخت وارد مبارزه با این جنبش عظیم شده اند. بسیاری از جوانان و روشنفکران و اساتید دانشگاه حامی ملت مظلوم فلسطین دستگیر شده اند. تعدادی از آنها از دانشگاه اخراج شده اند . سرمایه داران و صهیونیستها دانشگاهها را تعطیل کرده اند و کلاسها به صورت آنلاین اجرا میشود.
صهیونیسم سخت میکوشد این تظاهرات را به شکست بکشاند اما جوان آمریکایی همچون جوان ایرانی که بر علیه دیکتاتوری پهلوی و دیکتاتوری اسلامی مبارزه کرد و میکند ازپای نخواهد نشست.
عکس العمل شدید و غیر منطقی سرمایه داران و قدرتمندان در آمریکا بر علیه این تظاهرات مایه حیرت است . اینها که همیشه «دموکراسی»آمریکا را به رخ همه میکشیدند به محض برخورد با کوچکترین اعتراضی نقاب از چهره برمیگیرند و ماهیت واقعی خود را آشکار میکنند. پلیس در شهرهای مختلف آمریکا در دانشگاهها تعداد زیادی از جوانان را دستگیر کرده است و بسیاری از تحصیل در دانشگاه محروم شده اند و چند دانشگاه را به کلی تعطیل کرده اند تا دامنه تظاهرات فروکش کند. این همان دموکراسی است که در زمان جنگ دوم ژاپنیهای نسل دوم و سوم در آمریکا را تنها به جرم از نژاد و سلاله ژاپنی بودن به اردوگاهها و بازداشتگاههای بزرگ فرستاد و همیشه موقع عمل و زمان آزمایش در میماند و به پت پت می افتد.
کلیپی که اینجا مشاهده میکنید از تظاهرات عظیم استادان و کارمندان دانشگاه کلمبیا بر علیه اسرائیل است:
The massive faculty walkout at Columbia right now in solidarity with the student protesters is incredible. Faculty everywhere should follow suit. pic.twitter.com/pWSQKzBJ7f
— Read Let This Radicalize You (@JoshuaPHilll) April 22, 2024
BREAKING: Columbia University announces classes will be virtual for the rest of the year.
This comes after Robert Kraft, owner of the Patriots, pulled funding from the university.
Anti Democracy Zionists are showing their true colors by trying to control the institutions where… pic.twitter.com/5QAKlgBewU
NEW YORK, NEW YORK – APRIL 21: For the fifth day, pro-Palestinian students occupy a central lawn on the Columbia University campus, on April 21, 2024 in New York City. Earlier in the week over 100 students were arrested by the police and suspended by the university for demonstrating against the war in Gaza and demanding the University divest from Israel. (Photo by Andrew Lichtenstein/Corbis via Getty Images)
خوب یادم هست دوسال پیش قبل از شروع حمله روسیه به اوکرایین بایدن بیچاره چند بار خیلی مستقیم و آشکار و بدون پرده پوشی در مقابل همه خبرگزاریهای جهانی هشدار داد که روسیه قرار است به اوکرایین حمله کند. او منابع موثق داشت و میدانست که این حمله تدارک شده و به زودی آغاز خواهد شد و برخلاف سایر روسای جمهور و سیاستمداران که معمولا در این مواقع به ظاهر چیزی نمیگویند و همه چیز پشت پرده انجام میشود بایدن آشکارا و بی رودربایستی دربرابر خبرنگاران و رسانه ها به زلنسکی هشدار داد که حمله در راه است. متاسفانه زلنسکی و دولت او تا لحظه آخر این هشدارها را جدی نگرفتند و میگفتند خبری نیست و روسیه هرگز حمله نخواهد کرد و مردم نترسند و خیالشان راحت باشد ….. تا شد آنچه شد.
واقعا مایه حیرت است. سیصد و سی ملیون جمعیت مخیر شده اند بین دو نفر سالخورده که یک نفرش کاملا دیوانه و روانی و خودشیفته است. یعنی بین این سیصد و سی ملیون بهتر یا جوانتر از این دونفر پیدا نمیشود که بازهم دوباره باید به این دو نفر رای دهند؟ مشکل آمریکا در چیست ؟؟؟؟
وقتی کارتر روی کار آمد برای اولین بار پس از سالها سیاستهای ضد کمونیستی و غیره که سایر روسای جمهور دنبال میکردند، او مبنای سیاست خارجی خود را حقوق بشر قرار داد. بر مبنای این سیاست که کارتر واقعا به آن معتقد بود به دیکتاتورهای مزدور آمریکا در سراسر جهان فشار آمد که کشتنیان را سیاستی دگر آمده است و باید فضای باز سیاسی ایجاد کنند. شاه که نوکر گوش به فرمان آمریکا بود با فشار کارتر با اکراه تمام کمی فضای سیاسی را گشود. گشودن فضای سیاسی همان و انفجار خشم فروخفته پنجاه ساله ملت ایران همان . ملت تمام خشمی را که در پنجاه سال دیکتاتوری پهلوی در سینه حبس کرده بود بیرون ریخت .
شاه در ابتدا واقعا حیران شده بود. باورش نمیشد تا این حد مورد تنفر باشد. همین حیرت و سراسیمگی شاه باعث شد تا چند ماهی نیروهای سرکوب گیج و ناتوان از سرکوب باشند . این بزرگترین فرصت برای ملت ایران بود تا بسیج شود و از رخوت دیکتاتوری پنجاه ساله به در آید و سازمان گیرد و به خیابانها بریزد. شاه البته بعد کشتارهای گسترده کرد و دیکتاتوری نظامی مستقر کرد و به هرصورت ممکن سعی کرد جبران چند ماه سراسیمگی خود را بکند ولی دیگر کار از کار گذشته بود. ملت از همان چند ماه سراسیمگی شاه استفاده کرده بودند و سازمانهای گسترده مقاومت ایجاد شده بود که شاه دیگر نتوانست از بین ببرد.
اکنون حکایت دیکتاتوری اسلامی است و ملت ایران . باید از تجربه انقلاب کبیرضد دیکتاتوری ۵۷ بیاموزیم. به نظر می آید دیکتاتوری اسلامی سراسیمه و حیران شده است. از خامنه ای رهبر کبیر خبری نیست و تا وقتی رهبر وارد میدان نشود سگان زنجیری او نمیتوانند به صورت گسترده به جان مردم بیفتند.
باید از این فرصت استثنایی استفاده کرد. باید مردم را به خیابانها آورد . باید سازمانهای رهبری کننده انقلاب را تشکیل داد تا وقتی که اینها به خود بیایند و خامنه ای وارد میدان شده باشد دیگر فرصت از دستشان رفته باشد.
(اکثرا این ضرب المثل معروف و شعر منوچهری را به غلط کشتیبان را سیاستی دیگر آمد بیان میکنند و حتی قوام هم در نطق معروف خود آن را به این صورت بیان کرده بود ولی صحیح آن کشتنیان را سیاستی دگر آمد است)
به نظر می آید قدرتهای غربی به این نتیجه رسیده اند ایران در آستانه یک تحول است و باید رهبر لازم را تراشید تا مبادا تحول از مسیری که آنها میخواهند خارج شوند. پیام اخیر رضا پهلوی و بسیج همه جانبه رسانه های خارج در گسترش این پیام به خوبی نشان از این نتیجه گیری و اقدام دارد. همانسان که خمینی را بر سریر انقلاب ۵۷ نشاندند و آن را از مسیر منحرف کردند اکنون هدف این است که رضا را بر سریر این انقلاب بنشانند و آن را کنترل کنند.
وقتی فکر میکنم اگر شیرین عبادی برنده جایزه نوبل صلح و مایه افتخار ایرانیان که صدبار باسوادتر و تحصیلکرده تر از رضاست و عمری در مبارزه گذرانده پیام دهد هیچکس خبر نمیشود ولی این فرد بیسواد که تحصیلات دبیرستانی داردو عمری در خارج هدر داده و حتی دانشگاه نرفته وقتی پیام میدهد همه رسانه ها بسیج میشوند واقعا تاسف میخورم. ادعای رضا پهلوی بر رهبری این جنبش چیست به جز از این که از ژن دو کودتاچی دیکتاتور نظامی اخیر ایران است؟( رضاشاه و محمد رضا شاه هردو با کودتاهای نظامی خارجی برایران مسلط شدند تا جنبشهای دموکراسی خواه را به خاک و خون کشند.)
رضا پهلوی به غیر از اینکه فرزند آن دو کودتاچی است واقعا چه برای عرضه و ابراز رهبری دارد؟ تحصیلات دارد؟ عمری را بیهوده در خارج هدر داده و نگفته حتی یک کالج برود و یک مدرک بگیرد. سواد دارد؟ دهانش را که باز میکند و بدون متن حرف میزند همیشه از بیسوادی و لات منشیش حیران میشویم . کاریزما دارد ، که ندارد ، خمینی لااقل کاریزما داشت.
اما مسئله این نیست . مسئله این است که به یمن اینترنت و موبایل و رسانه های اجتماعی و تلوزیون و ماهواره میتوان حتی مترسکی مانند ترامپ را تبدیل به یک نابغه و رهبرکبیر کرد و بر راس جنبشهای اجتماعی نشاند. کار اصلی را طرفداران و هواخواهان و مشاوران میکنند و طرف را مشاطه کرده و به عنوان یک نابغه تحویل ملت میدهند.
متاسفانه همان دسته ای که سال ۵۷ عکس خمینی درماه دید و دنبال خمینی افتاد و او را تبدیل به یک رهبر پیامبرگونه معصوم کردکه یک نابغه است و اشتباه نمیکند این بار عکس رضا در ماه دیده و تصمیم گرفته به دنبال رضا بدود.
دولت ایران تعدادی از دوربینهای ناظر بر پروژه های اتمی ایران را تعطیل کرده است.
دولتهای اروپایی و آمریکا این اقدام را محکوم کرده و بر فشار بر ایران به شدت افزوده اند .
دولت آمریکا از شهروندان خود خواسته است از این پس از مسافرت به ایران اکیدا خودداری کنند.
نخست وزیر اسرائیل در مصاحبه خود اخیرا گفته است ما از این پس مستقیم با ایران طرف خواهیم شد و دیگر خود را درگیر جنگ غیر مستقیم با نیروهای وابسته به ایران در منطقه نخواهیم کرد.
به نظر می آید خامنه ای تصمیم خود را گرفته است که با و جود همه خطرات و تهدیدها و فشارها سرانجام به بمب اتمی دست یابد.
اسرائیل بر ترور و اقدامات خرابکارانه مستقیم خود در داخل ایران افزوده است.
از همه چیز نشانه اقدام نظامی می آید. حتی در تفسیر فیلم اخیر تام کروز به نام تاپ گان که فروش خوبی هم کرده است مفسران گفته اند صحنه حمله در آن فیلم کنایه از حمله به تاسیسات اتمی ایران است.
آیا به سمت یک حمله مستقیم نظامی از جانب اسرائیل میرویم ؟
یک اقلیت کوچک ولی پرسروصدای راست افراطی/فاشیست در بالاترین داریم که توسط سایبریهای رژیم حمایت میشوند وعمدتا طرفدار احیای دیکتاتوری نظامی پهلوی به جای دیکتاتوری اسلامی هستند (سخنی از دموکراسی و آزادی درمیان نیست ، اینها فقط دیکتاتوری نظامی را بر دیکتاتوری اسلامی ترجیح میدهند و البته سایبریها با قصد و هدف نابودی اپوزیسیون از این گروه حمایت میکنند).
در این روزهای هفته حمله پوتین این گروه بارها این سوال را مطرح کرده اند که چرا پوتین در زمان ترامپ به اوکرایین حمله نکرد و این را دلیل قدرت ترامپ و ضعف بایدن میدانند.
امروز مفسر مشهور سیاسی و متخصص دیکتاتوریهای اروپای شرقی آن اپلبام در یک سمینار به خوبی جواب این گروه را داد . اپلبام گفت پوتین از رفتار ترامپ بسیار راضی بود. ترامپ در حال از هم پاشاندن پیمان ناتو بود و رسما گفته بودکه میخواهد آمریکا را از ناتو خارج کند و اروپا را به خود واگذارد. در عین حال همه میدانیم که با زلنسکی برخورد سختی کرده بود ور سما گفته بود اسلحه و مهمات برای اوکرایین نخواهد فرستاد .
آیا پوتین بیش از این میخواست ؟ اپلبام اضافه کرد پوتین منتظر این بود که ترامپ برای دوره دوم ریاست جمهوری انتخاب شود و رسما از ناتو خارج شود تا پوتین بتواند با خیال راحت به اوکرایین حمله کرده و آن را تصرف کند. پوتین منتظر مانده بود که شرایط سهلتر شود. اما وقتی دید که ترامپ پس از کودتای نافرجام ششم ژانویه شکست خورد و نتوانست در قدرت بماند تصمیم گرفت هرچه زودتر حمله کند چون بایدن رسما تسلیح اوکرایین را آغاز کرده بود.
–تصویر از کتاب اخیر اپلبام که ماهیت دیکتاتوری و پوپولیسم و عوامفریبان جدید مانند ترامپ و پوتین را بررسی کرده است.
حمایت بی قید وشرط ترامپ ازپوتین زبانزد است . یادتان هست آن مصاحبه مشهور را که درکنار پوتین ایستاد و گفت من به گفته های پوتین بیشتر از ادعاهای سازمانهای ضد جاسوسی آمریکا اطمینان دارم . از زلنسکی هم متنفر بود چون زلنسکی حاضر نشد در «معامله » مافیایی او برای محکوم کردن پسر بایدن همراهی کند. یادتان هست که ترامپ مستقیما به زلنسکی گفت یا به من کمک میکنی یا اسلحه و مهمات برای اوکرایین نمیفرستم . همان مکالمه مشهور تلفنی که منجر به استیضاح او در مجلس نمایندگان آمریکا شد.
در عین حال از ابتدا با ناتو مخالف بود و همه تلاش خود را برای از هم پاشیدن ناتو به کار برد و بارها میگفت که آمریکا باید از ناتو خارج شود.
تنها تصور کنید که چنین آدمی اکنون رییس جمهور آمریکا بود. بی تردید از اتحاد جهانی بر علیه پوتین کنار میکشید و به اوکرایین کوچکترین کمکی نمیکرد. رهبری آمریکا در مبارزه بر علیه پوتین را تبدیل به بازی مسخره رهبری خود درمبارزه با کووید در آمریکا میکرد که مایه خنده همه جهانیان بود. لابد به مردم اوکرایین هم میگفت آب ژاول بخورید و نورخورشید را از سوراخهای بدنتان بدهید تو تا روسها بمیرند.
چرا با وجود وضع بحرانی مملکت و نارضایتی گسترده توده های مردم هیچ حرکتی در داخل ایران مشاهده نمیشود؟ به نظر من یکی از دلایل اصلی آن این است که گروههای سیاسی فراموش کرده اند که سرنگونی حکومتها فقط با اقدام در کف خیابان ممکن است نه با تلگرام و واتس اپ و فیسبوک و توییتر. تفاوتی که من با انقلاب 57 ) که خود به چشم شاهد آن بودم و در آن شرکت فعالانه داشتم( میبینم این است که به نظر می آید فعالان سیاسی راضی به نشستن پای کامپیوتر و چت و بحث و جدل و درگیری و نوشتن در اینترنت هستند و بس . آنها به خیابان نمی آیند و فکر میکنند از طریق اینترنت و در فضای مجازی میتوان دیکتاتوری اسلامی را سرنگون کرد.
برای سرنگونی دیکتاتوری باید در جهان واقعی اقدام کرد نه در دنیای مجازی . باید متحد شد ، تظاهرات کرد ، اعتصاب کرد . سرنگونی دیکتاتورها از راه کامپیوتر و تلفن موبایل نمیگذرد ، از جنبش در کف خیابان و در اعتصاب و درتظاهرات میگذرد.
همه میدانیم و همه ایرانیان میدانند که اگر یک گروه در ایران از دارودسته خمینی منفورتر باشد همان سازمان مجاهدین خلق است . شانس مجاهدین خلق برای به قدرت رسیدن پس از سقوط جمهوری اسلامی دقیقا مثل شانس رضا پهلوی است یعنی مطلقا صفر است .
اما در عین حال میدانیم که آمریکاییها همیشه اشتباه میکنند . در افغانستان برای مبارزه با شوروی گروههای اسلامی را علم کردند که بعد بلای جان خودشان شد و هنوز هم دارند بهای آن را میپردازند . در عراق فریب دارودسته چلبی را خوردند که به آنها وعده میداد به محض سرنگونی صدام عراق تبدیل به یک دموکراسی غربی عاشق آمریکا خواهد شد و چلبی هم محبوبترین رهبر اپوزیسیون است . دیدیم که چه شد و هنوز نیز بهای آن فریب را میپردازند و تریلیونها دلار بابت این اشتباه تاریخی خود ضرر کرده اند
در ایران اما روی مریم رجوی و رضا پهلوی سرمایه گذاری کرده اند . دو فردی که در داخل ایران هیچ محبوبیتی ندارند و به کلی از لیاقت رهبری بری هستند . این همه حزب و دسته و مبارز در اپوزیسیون داریم که بارها و بارها از رضا و مریم لیاقت بیشتری دارند اما متاسفانه آمریکاییان متوجه نیستند . آمریکاییان در زمان شاه در جه نفرت ملت ایران از او را درک نکردند تا اینکه شاه سرنگون شد . در کودتای 28 مرداد با بازگرداندن شاه فراری از ایتالیا نفرت و خشم ملت ایران را برانگیختند و بهای آن را در انقلاب 57 پرداختند که دولتی روی کار آمد که تا هم اکنون نیز برای آنان مشکل ساز است. کی میخواهند از اشتباهات تاریخی خود درس بگیرند ؟ آیا باز میخواهند روی مهره های سوخته سرمایه گذاری کنند؟
البته توجه کنید که رییس جمهور بیسواد آمریکا به جای too از لغت to استفاده کرده است. و همچنین dysfunction را disfunction نوشته است.
رسم توییتهای ترامپ چنین است . یک توییت غلط از حیث املایی میفرستد . بلافاصله مشاورانش خبرش میکنند که دوباره مرتکب اشتباهات املایی در سطح بچه های کلاس اول شده است . ظرف پانزده دقیقه تا یک ساعت توییت اصلاح میشود ولی با اسکرین شات چه کار میشود کرد؟
ایران در آستانه تغییر است . اینرا چند ماه است شاهدیم و من هم در این مورد چندبار نوشته ام . ابرهای توفان زا بر فراز آسمان کشور جمع شده و صدای غرش رعد را میشود شنید . اگر حکومت یک تغییر اساسی در مسیر خود ندهد سقوط آن حتمی است . البته مثل همه حکومتهای دیکتاتوری بسیار بعید است که رهبران جمهوری اسلامی بتوانند این تغییر را ایجاد کنند.
اکنون در بعضی تظاهرات شعار «رضا شاه» داده میشود . هدف این شعار حمایت از پهلوی نیست و سلطنت طلبان شکمشان را صابون نزنند . آنها که میدانند، میدانند که مقصود از شعار درخواست سقوط حکومت آخوندی و مهمیز زدن بر ملایان است . مردم از چهل سال حکومت بی کفایت قم نشینان خسته شده اند و آرزوی سقوط این حکومت را دارند . یکی از وجوه بیان این آرزو ، شعار برای ظهور رضا شاه جدید است . به این معنی که یک مرد قدرتمند ظهور کند و مثل رضاخان آخوندها را از عرصه قدرت به زیر کشد و به قم تبعید نماید که همان کار درس و بحث خود را ادامه دهند .
البته ظهور یک کودتاچی در درازمدت به نفع ایران نخواهد بود. یک مرد قدرتمند یعنی یک دیکتاتور . همه میدانیم که عاقبت دیکتاتوری چیست . اگر هم نمیدانیم نگاهی کوتاه به دو دیکتاتوری اخیر کشورمان ، پهلوی و اسلامی ، بیندازیم کافی است بدانیم که دیکتاتوری سرانجام منجر به فساد و زورگویی میشود و از هم میپاشد .
بر روشنفکران این مملکت است که اینبار تغییری را که در راه است جهت دهند تا به سوی یک دموکراسی آزاد پارلمانی و دموکراتیک برود نه کودتای یک قلدر دیگر و تکرار مجدد بازی دو دیکتاتوری پیشین ایران، که صد سال از تاریخ ما را بر باد داد. ما نمیخواهیم دوباره پنجاه سال گرفتار یک دیکتاتوری دیگر باشیم .
اشاره میکنم که قرائن بسیاری در دست است که جناحی از قدرتمندان سپاه در پی کودتاهستند . اینجا و آنجا سخنرانیهای شده که حکایت از این میکند که میگویند دولت روحانی به پایان خط رسیده وباید یک قدرت مقتدر جایش را بگیرد . انداختن شعار رضا شاه روحت شاد در دهان مردم توسط اعضای این جناح میتواند یکی از مقدمات ظهور آن دیکتاتور نظامی باشد .
اقداماتی که این رضا شاه و آتاتورک جدید خواهد کرد نسبتا مشخص است که چه خواهد بود . کودتا همچون کودتای رضا با حمایت و پشتیبانی و اطلاع قدرتهای خارجی انجام خواهد شد (احتمالا محور سه گانه آمریکا/اسرائیل/عربستان سعودی از قبل در جریان خواهند بود ). سپس بلافاصله روابط ایران با آمریکا از سر گرفته خواهد شد و به تدریج با اسرائیل هم رابطه برقرار خواهند کرد . در سیاست داخلی فضای آزادیهای فردی را باز خواهند کرد . به لباس و رقص و شادی مردم کاری نخواهند داشت . اجبار حجاب لغو خواهد شد . الکل آزاد خواهد شد . خوانندگان و نوازندگان اجازه فعالیت خواهند یافت . کاباره ها و سالنهای رقص تاسیس خواهند شد و شنای کنار دریا برای همه آزاد خواهد بود .کسی به روابط زن و مرد کاری نخواهد داشت . خلاصه آزادیهای فردی برقرار خواهد بود .
اما از آزادیهای سیاسی اثری نخواهد بود . فسادمالی، اینبار بر گرد دیکتاتور جدید، کماکان ادامه خواهد یافت . روشنفکران و آزادیخواهان کماکان به زندان خواهند رفت . سانسور همچنان ادامه خواهد یافت . چاپلوسان همچنان به وظیفه چاپلوسی و بادمجان دورقاب چینی خود ادامه خواهند داد . و متاسفانه توده مردم در لااقل ده پانزده سال اول حکومت دیکتاتور مشکلی با این امر نخواهند داشت .
خلاصه تاریخ تکرار خواهد شد و ما ایرانیان دوباره گرفتار یک دیکتاتوری دیگر خواهیم شد . آیااین است آنچه ما برای آینده ایران میخواهیم؟ آیا ما ایرانیان محکومیم هر پنجاه سال یکبارتاریخ را تکرار کنیم ؟ یا شاید اینبار بتوانیم تاریخ را به سود ملت ایران تغییر دهیم و سرانجام پس از صدسال به آرزوی نسلهای پیشین برسیم و یک دولت آزاد دموکراتیک در ایران به روی کار بیاوریم .
(اضافه میکنم وقتی میگویم سقوط قطعی است نمیگویم کار ساده ای است و فردا رخ خواهد داد. خیر. مثل هر انقلابی کار میطلبد و است فداکاری و رنج و دشواری و قربانی و زمان خواهد برد ولی آنچه آشکار است این است که این حکومت به سراشیب سقوط افتاده)
ایرانِ آزاد 