بی بی سی که یک منبع موثق و معتبر خبری است پس از تحقیقات دامنه دار و مفصل اعلام کرده است که نیکا شاکرمی بی تردید توسط جنایتکاران دیکتاتوری اسلامی به قتل رسیده است. بی بی سی جزئیات و مراحل این جنایت هولناک را دقیقا ذکر کرده است.
حق است ملت ایران اکنون بر علیه این جنایت به پا خیزد و ضربتی محکم به دیکتاتوری اسلامی بزند.
*آزادی*
-دیکتاتوری اسلامی و نه جمهوری اسلامی . هرگز این حکومت را جمهوری خطاب نکنید.
وضعیت حکومت ایران در این چند سال اخیر مرا به یاد شاه و حزب رستاخیز و ساواکش می اندازد. دیکتاتوری شاه در سالهای آخر به دلیل حماقت و بیخردی بیکران شاه خود به خود به سوی سقوط میرفت و در سراشیب سقوط افتاده بود. شاه همه متخصصان و اندرزگویان و پیران با تجربه سیاست را از خود دورکرده و اطراف خود را با مشتی چاپلوس بی مقدار پر کرده بود و چیزی به جز تملق نمیشنید و باور داشت که در اوج قدرت است. به ظاهر نیز چنین به نظر میرسید و واقعا دراوج قدرت بود و حتی از دولت دیکتاتوری اسلامی قویتر مینمود. در آن زمان نه اینرنتی بود و نه ماهواره ای.سانسور مطلق برقرار بود و فقط یک کانال تلوزیون و دو روزنامه مزدور بودند که به جز تملق و چاپلوسی هیچ نمیگفتند و هیچکس جرئت نداشت در کوچه و خیابان و محل کار و مدرسه و دانشگاه از شاه که هیچ حتی از نوکران گوش به فرمان او نیز انتقاد کند. همه چیز به ظاهر کار میکرد و قدرت شاه در اوج بود اما عصا پوسیده بود. دولت پهلوی مانند پیغمبر سلیمان مرده بود ولی با تکیه بر عصای ساواک و ارتش هنوز بر سرپا ایستاده بود و زنده به نظر میرسید. اما با یک ضربه کوچک همه آن ابهت و قدرت در هم ریخت و شاه سرنگون شد و فرارکرد.
اکنون ماجرای دولت دیکتاتوری اسلامی است که بی تردید از دیکتاتوری فاشیستی/تک حزبی پهلوی ناتوانتر و گسیخته تر است. به ظاهر قدرتمند به نظر میرسد ولی در این چند سال آخر اشتباهی از پس اشتباهی دیگر مرتکب شده و خود به خود به سمت گور میرود و فقط یک فشار کافی است تا آن عصای پوسیده بشکند و این دولت ساقط شود . هم اکنون افشا شدن ماجرای قتل نیکای بیگناه توسط خبرگزاری معتبر بی بی سی بزنگاهی مهم برای این رژیم است. باوردارم اگر ملت ایران در پی این گزارش و به خونخواهی نیکا قیام کنند این بار کار این رژیم تمام است.
*فاصله ای تا آن ضربه نهایی نداریم.*
(این دولت جمهوری نیست ، هرگز آن را جمهوری خطاب نکنید. نام این دولت دولت دیکتاتوری اسلامی است)
همه شواهد و قرائن حاکی از این است که رژیم رو به قبله است. چهل سال بی تدبیری و بی برنامگی و تعصب و اصرار بر عقب رفتن به جای جلو رفتن رژیم را به پرتگاه نابودی رسانده . شاید تنها شانس رژیم این است که اپوزیسیون آن در داخل و خارج از ایران متحد و یک پارچه نیست و رهبری قوی ندارد. در داخل در زندانند و یا عمدتا به خارج فراری شده اند و در خارج توسط گروه فاشیست و بیسواد پهلوی طلب از هم پاشیده شده اند.
خامنه ای از پس سی سال بی تدبیری و تعصب و لجبازی به آخر خط رسیده است . پیرانه سر با عصا در دست راه میرود و ابراز وجود میکند و مثل سالهای آخر دیکتاتوری شاه به کلی از واقعیت کف خیابان بی خبر است . خود را مانند شاه در میان یک عده بله قربانگوی چاپلوس محصور کرده است که به کلی ارتباط او را با جهان خارج بریده اند و در عالم خیال و توهم میپندارد که محبوب خلق الله است و دیکتاتوری اسلامی پیروز است .
به محض اینکه این پیرمرد لجباز سر برزمین بگذارد کار این دیکتاتوری تمام است . فقط امیدوار باشیم که راه آینده ایران به شاهراه آزادی و دموکراسی باز شود و نه مانند انقلاب انگلستان به بازگشت دیکتاتوری سلطنتی که بعد دوباره مثل همانها محتاج یک انقلاب دیگر شویم ( یا مثل فیلیپین بازگشت به دیکتاتوری خانواده مارکوس) . بسیار احمقانه است که ملتی در قرن بیست و یکم بخواهد سیستم قرون وسطایی سلطنت را برگزیند و معتقد باشد که فردی از دیگران برتر است و شایسته رهبری است چون از اسپرم یک قزاق دیکتاتور و کودتاچی است و ملت حاضر باشد که خرج و مخارج آن فرد و خانواده عریض و طویلش را فقط برای آن ژن بپردازد که مفت بچرند و مفت بخورند.
خطرات بسیاری آینده ایران را پس از مرگ خامنه ای و یا کودتای سپاه برای حفظ رژیم تهدید میکند که تجزیه ایران کمترین آن است . از هم پاشیدگی اقتصادی و برنامه هایی که اسرائیل و عربستان و سایر قدرتهای منطقه ای و جهانی برای ایران چیده اند بسیار جدی است و باید جدی گرفته شود. امیدوارم میهن و ملت من سربلند از کوره این آزمایش عظیم که در راه است بیرون بیاید و راه به یک جمهوری دموکراتیک و آزاد داشته باشیم .
نکنید کاری را که با خمینی کردید!
سال ۵۶ و ۵۷ نفرت از شاه در توده مردم ایران به حدی بود که حاضر بودند به قول گفته مشهور آن دوران : این برود هرکه بیاید بهتر خواهد بود.
متاسفانه تعدادی از روشنفکران نیز به این تصور دامن میزدند. درک نفرت عظیم مردم از دیکتاتوری پنجاه ساله پهلوی بسیار آسان است . این نفرت قابل قبول بودو مردم حق داشتند. اما جایگزینی خمینی به جای شاه در آن انقلاب کبیر بزرگترین اشتباه تاریخی ما ایرانیان بود. انقلابی که برای آزادی و دموکراسی شروع شده بود متاسفانه در ضد انقلاب خمینی به خون نشست و نابود شد.
اکنون میبینم همان اشتباه را نسبت به رضا تکرار میکنند. نفرت از دیکتاتوری اسلامی به حدی است که میگویند هرکه بیاید بهتر از اینهاست به خصوص که این بابا کراواتی و ریش تراش و تروتمیز است و در آمریکا زندگی میکند و مثلا گاهی هم دم از دموکراسی میزند.
ولی ماهیت واقعی این فرد را وقتی میشناسیدکه از او درمورد پدر و پدربزرگش سوال میکنند و میبینید که با کمال وقاحت از جنایتها و دزدیها و دیکتاتوری آنان حمایت میکند. زیر این ظاهر مردم فریب یک دیکتاتور نهفته است.
متاسفانه برخی از روشنفکران ساده لوح ما دوباره همان راه ۵۷ را میروند و در حال تایید دیکتاتور آینده ایران هستند. نکنید این کار را .
چه کسانی به این بابا اخبار را میرسانند. یکی نیست به این بابا وضعیت واقعی اون ناحیه رو توضیح بده و این رو از توهم در بیاره ؟
چهل سال عروتیز کردند که اسرائیل رفتنی است و اگر کوچکترین تعرضی به فلسطین شود ما زمین و زمان را به هم میریزیم حالا که اسرائیل دارد غزه را با خاک یکسان میکند مذبوحانه دست روی دست گذاشته اند و شاهد نابودی ملت فلسطین هستند و فقط عروتیز میکنند. سگ زنجیریشان حزب الله را هم که آنجور در سوریه بر علیه انقلاب سوریه به کار بردند افسار زده اند که صم و بکم از پشت مرز شاهد نابودی فلسطین باشد و جم نخورد.
دادوفریاد و سروصدای بسیجیان مومن درحضور خامنه ای چند روز پیش چه معنایی دارد؟ میتواند معنای خاصی نداشته باشد. ولی این فقط یک دیوانه نبود که داد زد . یک گروه و دسته بودند. زنان هم به آنان پیوستند.
رومانی را یادتان هست ؟ ناگهان از میان جمعیت طرفدار چائوشسکو سروصدا بر علیه او برخاست که چائوشسکو را حیران کرد. این اولین علامت شورش سران ارتش بر علیه چا ئوشسکو بود که بعد دیدیم چه به سرعت منجر به سقوط حکومت او و تیربارانش شد.
این سروصدا همانطور که گفتم میتواند دلیل خاصی نداشته باشد اما در عین حال میتواند با هدف و برنامه مشخص و از سوی کسانی ترتیب یافته باشد که در یافته اند کشور به پرتگاه سقوط رسیده وباید اقدامی کرد ، همانطور که در پایان حکومت چائوشسکو به این نتیجه رسیده بودند که کشور دیگر در حال سقوط است و باید کاری کرد کارستان .
در دیکتاتوریهایی مثل دیکتاتوری اسلامی همه چیز از کاخ (بیت) رهبری نشئت میگیرد. همه کارگزاران نگاهشان به بالاست و تا دستور از بالا صادر نشود کاری نمیکنند.
به نظر می آید که دیکتاتوری اسلامی درمقابل جنبش عظیم مردم ایران در پی قتل مهسا امیری فلج شده است و دست به تهاجم عظیم و همه جانبه از نوع سالهای ۹۶ و ۹۸ نزده است. رهبرانش خاموشند و سخنی نمیگویند. به نظر می آید این دیکتاتوری فعلا عقب نشینی کرده است. وقتی دستگاه دیکتاتوری عقب نشینی میکند ملت جرئت بیشتری می یابند و جنبش گسترده تر میشود و آن گاه بین شاخه های مختلف جنبش ارتباط برقرار میگردد و کانونهای رهبری به صورت خودجوش زاییده میشود.
هیچکس دلیل این بی عملی را نمیداند و البته معلوم نیست در آینده دیکتاتوری اسلامی چه خواهد کرد. ولی یکی از دهها احتمال این بی عملی میتواند بیماری خامنه ای باشد که باعث شده او نتواند عکس العملی نشان دهد و در نتیجه مزدوران و نوکرانش نیز فلج شده اند و نمیدانند چه کنند. فکر کنید اگر در همین هنگام خامنه ای فوت کند چگونه این جنبش تبدیل به یک انفجار عظیم خشم و یک انقلاب محتوم خواهد شد.
این روزهای خامنه ای مرا به یاد روزهای آخر شاه می اندازد. شاه دیر کرد. اگر دوسال پیش از انقلاب به هشدارها و نامه های سرگشاده و علائمی که در جامعه حکایت از نزدیک شدن لحظه انفجار داشت توجه کرده بود و کسی مثل بختیار را دوسال پیش آورده بود شاید انقلاب رخ نمیداد. درست است که ملت واقعا از او متنفر بودند ولی شاید میشد که تغییر را به آرامی و بدون خونریزی به پیش برد. البته شاه باید به توصیه مصدق عمل میکرد که همیشه به او میگفت ای جوان سلطنت کن نه حکومت ، و شاه متاسفانه به هیچوجه نمیخواست چنان کند .
خامنه ای اکنون به همان روزها رسیده است . دیگر دیر شده است . اگر شاید دوسال پیش اصلاح طلبان را میدان داده بود و خودش کنار مینشست و انگشت درکار حکومت نمیکرد میشد تغییر را به آرامی پیش برد. ولی از قرار دیکتاتورها همیشه همان مسیر را پیش میگیرند. خامنه ای نیز مثل شاه به روزهایی رسیده است که دیگر حتی تغییر حکومت با گماشتن اصلاح طلبان نیز دردی را دوا نخواهد کرد. مملکت به سراشیب سقوط رسیده و نفرت مردم او را هدف قرار داده و دیگر دیر شده است. یا باید زودتر بمیرد و یا اگر بماند به سرنوشت شاه دچار خواهد شد. بهترین سرنوشتی که میتواند آرزو کند آن است که مثل موگابه توسط ارتش و سپاه خود سرنگون شود و محترمانه کنار گذاشته شود.
این را مختصر در جواب به دوستی در بالاترین نوشتم ودر اینجا ذکر میکنم . فرصت پرداختن به آن را ندارم ولی امیدوارم دوستان این نوشته کوتاه را بخوانند از آن بهره گیرند و این اشتباه بزرگ رفع شود:
خیلیها مشکل تحلیل سیاسی دارند و انقلاب را از ضد انقلاب جدا نمیکنند. در هر انقلابی و با هر انقلابی ضد انقلاب آن نیز تولید میشود. در همه انقلابها ضد انقلاب درکنار انقلاب وجود داشته و نبرد بین آنها از همان آغاز شروع شده . مثلا درانقلاب فرانسه ضد انقلاب به تدریج قدرت گرفت و توسط ناپلئون به نتیجه رسید و انقلاب را نابود کرد. در انقلاب انگلیس سرانجام پس از سالها مبارزه سلطنت طلبها توانستند انقلاب را نابود کنند. در شوروی ضد انقلاب نتوانست و شکست خورد. در اسپانیا پیروز شد.
در ایران نیز ضد انقلاب خمینی همگام با انقلاب واقعی ضد استبدادی که من به آن نام انقلاب بهمن میدهم ظهور کرد . متاسفانه مثل خیلی از انقلابها سرانجام انقلاب بهمن از طریق کشتار هزاران انقلابی و تحمیل جنگ و بهانه جنگ توسط ضد انقلاب خمینی سرکوب شد. این ضد انقلاب بر خود لقب انقلاب اسلامی نهاد همانطور که ناپلئون ادعا داشت نماینده انقلاب است و خود را وارث انقلاب کبیر فرانسه میدانست. اما در واقع این ضد انقلاب بود که پیروز شده بود.
ضد انقلاب خمینی را نباید با انقلاب بهمن 57 اشتباه گرفت که این دو به کلی هدفهای متفاوتی داشتند. بارها دیده ام خیلیها به اشتباه این دو پدیده به کلی متفاوت را یکی میپندارند و انقلاب بهمن را فتنه میخوانند و به 57 تیها فحش میدهند در حالی که آنکه باید فحش بخورد خمینی است و ضد انقلابش نه انقلاب بهمن .
دیگر اندک تردیدی ندارم که رضا پهلوی را همچنان خمینی در سال ۵۷ آماده رهبری انقلاب و انحراف آن میسازند .
همانطور که خمینی را در سال ۵۷ ساختند وپرداختند و توسط او انقلاب بهمن را سرکوب کردند و هزاران انقلابی و فرهیخته و روشنفکر را قتل عام کردند اکنون مقدمات یک ضد انقلاب دیگر فراهم میشود تا از پس انقلاب جدید ایران بر آیند. قدرتهای خارجی دریافته اند که خامنه ای و دیکتاتوری او به پایان راه رسیده اند و باید مقدمات حکومت پس از سرنگونی دیکتاتوری اسلامی فراهم شود.
قاعدتا باید به زودی شاهد دیدن عکس پهلوی در ماه نیز باشیم . از هم اکنون میتوان در رفتار پهلوی پرستان و طرفداران احیای دیکتاتوری پهلوی برنامه ای را که برای آینده ایران چیده اند به خوبی مشاهده کرد. هدف نیروهای خارجی و همسایگان ثروتمند ایران آن است که با مسلط کردن پهلوی بر انقلاب ، و احیای دیکتاتوری مزدور و نظامی پهلوی، از رادیکال شدن انقلاب که خطری برای حکومتهای وابسته آنان در منطقه است جلوگیری کنند همانطور که خمینی آنان را از احتمال روبرو شدن با یک ایران رادیکال و چپ نجات داد. به تدریج این نادان بیسواد وپخمه را که چهل سال در آب نمک نگاه داشته بودند آماده کرده اند و تمام رسانه های فارسی زبان خارج از کشورو تمام نیروهای تبلیغاتی و مالی را در خدمت تبلیغ برای رهبری او قرار داده اند ، دقیقا مانند سال ۵۷. اگر برخود نجنبیم دیر نیست که خواهیم دید که انقلاب مهسا نیز مانند انقلاب بهمن ۵۷ توسط یک ضد انقلاب دیگر نابود خواهد شد. متاسفانه میدانیم که گروهی از مردم خیلی سریع و ساده فریب عوامفریبان و تبلیغات رسانه ای را میخورند و تبدیل به نیروهای تحمیل دیکتاتوری بر انقلاب میشوند . نمونه کاملش را خودمان در سال ۵۷ به عینه دیده ایم .
برماست که با «تحمیل» این رهبرنالایق و دروغین بر ملت ایران مقابله کنیم و نگذاریم فاجعه ضد انقلاب خمینی تکرار شود و این انقلاب نیز مانند انقلاب بهمن بر باد رود.
هرگاه یک پروژه عظیم ملی به نتیجه نزدیک شده سایبریهای دیکتاتوری اسلامی دست به کار شده اند تا با مطرح کردن دیکتاتوری پهلوی توجه مردم را از آن پروژه منحرف کنند.
پس از سالها تلاش بی وقفه داریم به جایی میرسیم که سپاه پاسداران توسط اتحادیه اروپا یک سازمان تروریستی اعلام شود. این ضربه بزرگی به دیکتاتوری اسلامی است. از قبل معلوم بود که سپاه و دستگاه دیکتاتوری ساکت نخواهند ماند و نماندند.
آنها مجددا برای بار هزارم مهمترین مهره اتحاد شکن خود را به میدان آوردند و بحث انحرافی «من وکالت میدهم» را درست در این روزهای سرنوشت ساز مطرح کردند تا توجه اپوزیسیون را از هدف اصلی منحرف کنند. یک مشت سلبریتی و مطرب و فوتبالیست دوزاری بیسواد شروع کردند به «من وکالت میدهم » به رضا پهلوی تا توجه از هدف اصلی در لحظه حاضر منحرف شود.
رضا پهلوی همیشه مهره سپاه بوده است برای به انحراف کشاندن جنبش و دلسرد کردن مردم از انقلاب . فریب نخورید.
انقلاب کبیر ضد استبدادی و ضد دیکتاتوری بهمن ۵۷ با ضد انقلاب خمینی که پس از پیروزی انقلاب رخ داد سرکوب شد. خمینی ملعون به بهانه جنگ و در طی چند سال سرکوب گسترده با کشتارهزاران نفر از مبارزان و آزادیخواهان و روشنفکران انقلابی توانست انقلاب بهمن را نابود کند. خمینی را به انقلاب تزریق کردند و به این طریق آن را نابود کردند. مقصر اصلی نیز شاه بود که همه مخالفان سیاسی را در سیاهچالهای ساواک از بین برده بود ، مملکت را به زور تبدیل به یک دیکتاتوری توتالیتر تک حزبی (رستاخیز) کرده بود و تا توانسته بود به ملایان میدان داده بود و مسجد ساخته بود و مذهب را ترغیب و تشویق کرده بود. بعدها ملایان اسم ضد انقلاب خود را «انقلاب اسلامی » گذاشتند تا مردم را نسبت به انقلاب ضد دیکتاتوری سال ۵۷بدبین کنند و از هرچه انقلاب است بیزار سازند. *این درواقع مغلطه ای بود برای بدنام کردن انقلاب مقدس و آزادیبخش بهمن ۵۷.*
اما این بار نخواهیم گذاشت انقلاب مقدس ژینا را با ضد انقلاب «احیای دیکتاتوری پهلوی » سرکوب کنند. نخواهیم گذاشت رضا پهلوی را ، مثل خمینی ، از خارج به ایران بفرستند و سپس انقلاب پیروزمند ژینا را تبدیل به ضد انقلاب «احیای دیکتاتوری نظامی پهلوی» کنند.
شعار ما در این انقلاب این است : *مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر*. نخواهیم گذاشت رضا پهلوی که هنوز حتی سوگند سلطنت خود را لغو نکرده است دیکتاتوری ننگین پهلوی را به مملکت بازگرداند. هدف ما دموکراسی است نه دیکتاتوری نظامی/تک حزبی پهلوی .
*آزادی*
ترس مردم ریخته است. دیگر به جان آمده اند. مهمترین اصل این است که این مردم دیگر از این حکومت کهنه و پوسیده و فرسوده نمیترسند. این دولت برترس استوار بود. وقتی دیوار ترس فروبریزد دیگر هیچ چیز حکومت را حفظ نمیکند.
دقیقا مثل دولت شاه که پس از کودتای آمریکایی ۲۸ مرداد بیش از بیست سال با ساواک وشکنجه و کشتار و ترس حکومت کرد ولی در سال آخر ترس مردم ریخت و دیگر از زور و کشتار شاه نمیترسیدند. شاه حتی با کشتار عظیم هفده شهریور نیز نتوانست مردم به جان آمده را مهار کند. اکنون نیز شاهد همان وضعیت و همان مرحله هستیم . این مردم را دیگر نمیتوان ترساند. با هر عمل قهرمانانه ، با هر تظاهرات ، ملت جرئت بیشتری می یابد و سرکوبگران بیشتر میترسند و نگران آینده خود میشوند. هر کشتاری ، هر هفده شهریوری ، در شرایط فعلی نفت است بر آتش انقلاب و نه آب و بر شعله های انقلاب خواهد فزود.
خامنه ای ، از تو نمیترسیم .
ما همان ملتی هستیم که در انقلاب آزادیبخش سال ۵۷ از مرگ نترسیدیم و این چنین در برابر ارتش خائن شاه ایستادیم و آن آدمکش مزدور آمریکا را فراری دادیم . الان هم فرق نکرده ایم و نمیترسیم و ارتش تو را شکست خواهیم داد.
فکر کردید توانستید انقلاب ۵۷ را منحرف کنید و پسوند اسلامی به آن چسباندید ولی نمیدانستید که آن انقلاب آتش زیر خاکستر است و سرانجام دوباره شعله خواهد کشید و دودمان خودتان را خواهد سوزاند.
ایرانِ آزاد 